Featured

    Featured Posts

    Social Icons

Loading...

به یکدیگر محبت کنید! تا چه حد و به چه شکل؟

محبت پایه ی مسیحیت می باشد. و در مسیحیت چیزی بالاتر از محبت کردن وجود ندارد، چون گفته می شود که كسی كه محبت نمی‌نماید، خدا را نمی‌شناسد، زیرا خدا محبت است. بنابراین کسی که محبت ندارد خدا در او نمی باشد. (۱ یوحنّا ۴ :‌۸)
در کتاب مقدس راجع به محبت کردن و طریق ابراز آن آیات بسیاری یافت می شد. آیاتی که با خواندن آنها ما می فهمیم که محبت خود را به چه نحوی و به چه شکلی ارائه نماییم. با وجود این، بسیاری از مسیحیان در رابطه با این موضوع دچار ابهام شده اند. انسانها گاهاً خواسته یا ناخواسته به دلیل روشهای تعلیمی ضعیف و نادرست یا به دلیل اینکه سازمانهای دینی این موضوع را کامل و واضح برای انسانها روشن نمی کنند، با سوء استفاده از جانب دیگران مواجه می شوند.
در داستانها بسیار با صحنه هایی روبرو شده ایم که افرادی که دیندار نبوده اند با شنیدن این آیات در صدد سوء استفاده از مسیحیان ساده دلی برآمدند که می خواستند وظایف مسیحی خود را تمام و کمال انجام دهند. برای مثال اگر داستان « کلبۀ عمو تُم » را خوانده باشید با اینگونه صحنه ها زیاد روبرو شده اید.
در این داستان که موضوعش مربوط به دوران برده داری در آمریکا در اوائل سالهای 1800 است، اربابان با استفاده از آیات کتاب مقدس سعی به سوء استفاده از کتاب مقدس می کردند تا بتوانند طمع خود را ارضاء کنند.
از اینگونه داستانها زیاد نقل شده و در فیلمهای سینمایی هم بسیار نمایش داده می شود. هنگام تماشای چنین فیلم هایی می بینید شخصی که ظالم است چگونه با مهارت با سوء استفاده از این آیات یک مسیحی واقعی را به زانو در می آورد و شما به عنوان بیننده در دل خود به شخصیت خوب در فیلم می گویید این اصل کتاب مقدس را تو باید زیر پا بگذاری و تسلیم مرد ظالم نشوی. و به خودتان نیز می گویید اصول کتاب مقدس بعضی وقتها قابل اجرا نیستند.
آیا این حقیقت دارد؟ اصول کتاب مقدس بعضی اوقات قابل اجرا نیستند؟ خیر. به نظر من این حقیقت ندارد و اصول کتاب مقدس همیشه قابل اجرا هستند. فقط شاید اشکال اینجاست که ما این اصول را به خوبی درک نکرده ایم. یعنی به عنوان نمونه درک نکرده ایم که وقتی کتاب مقدس می گوید از پیران ِ(شبانان) جماعت (کلیسا) اطاعت کنید، ما باید تا چه حد اطاعت کنیم. یا اگر کتاب مقدس می گوید رحمت کنید، رحمتمان تا چه اندازه باید باشد یا اگر اصلی از کتاب مقدس می گوید گناهان دیگران را ببخشید، تا چه حد گناهان دیگران را باید ببخشیم.
یادم می آید که در رابطه با همین بخشش گناهان بحثی را  با یکی از سرپرستان آلمانی حوزۀ فارسی زبان سازمان در سالهای اول که با شاهدان یهوه آشنا شده بودم داشتم. او می گفت که همیشه باید گناهان دیگران را بخشید، من می گفتم این جمله ناقص است و همیشه نباید گناهان دیگران را ببخشیم. او به آیاتی استناد می کرد که در آن گفته می شدند «گناهان دیگران را ببخشید»(لوقا ۱۱ :۴) و گناهان ما را ببخش زیرا كه ما نیز هر قرضدار خود را می‌بخشیم….
من هم این را قبول داشتم ولی به او آیاتی را نشان می دادم که ثابت می کرد که گاهی ما می توانیم گناهان دیگران را نبخشیم و مجبور به بخشیدن گناهان هر کس حتماً نمی باشیم. مثلا به او این آیه را در کتاب انجیل نشان می دادم، «(لوقا ۱۳ :۳) نی، بلكه به شما میگویم اگر توبه نكنید، همگی شما همچنین هلاك خواهید شد.» و در ادامه برای او توضیح می دادم که اگر شخصی که به ما گناهی کرده است و طلب بخشش نمی کند در آنصورت ما مجبور نیستیم او را ببخشیم. همانطور که در این آیه هم دیده می شود که خداوند اشخاصی را که توبه و طلب بخشش نکردند، نبخشیده است. و در کتاب مقدس گفته شده است که اگر برادرت هفتاد بار هفتاد بار در روز از تو طلب بخشش کرد تو به عنوان یک مسیحی موظف هستی که او را ببخشی. ولی نگفته که اگر او توبه نکرد باز هم تو موظف هستی او را ببخشی. در ثانی توبه شخص باید واقعی باشد و اگر من احساس می کنم که دارد مرا مورد تمسخر قرار می دهد موظف نیستم که او را ببخشم.
یک شخص مسیحی تنها در موردی که تخطی کننده متوجه گناهش شده است و احساس شرم و پشیمانی دارد و طلب بخشش می کند « وظیفه » دارد گناه او را ببخشد و اگر اینکار را نکند از نظر خداوند خود شخص مظلوم از این جهت گناهکار محسوب می شود، چون شخص توبه کار را نبخشیده است. و وظیفۀ هر مسیحی است که توبه کار را ببخشد.
ولی با توجه به آیات دیگری از کتاب مقدس ما به عنوان شخص مسیحی پی می بریم که اگر ما حتی شخص گناه کار را که توبه نکرده است ببخشیم، کاری نیکو کرده ایم ولی خداوند بر ما تکلیفی ننهاده است که حتماً اینکار را بکنیم. مثلاً در همین آیه که گفتم سرپرست حوزه از آن استفاده می کرد دقت بفرمائید: «و گناهان ما را ببخش زیرا كه ما نیز هر قرضدار خود را می‌بخشیم….» (لوقا ۱۱ :۴). در این آیه تکلیفی برای مسیحیان ذکر نشده است. بلکه فقط گفته می شود اگر ما به این شکل عمل کنیم خداوند هم حاضر است تا با ما به این شکل عمل نماید.
بعنوان مثال تصور کنید شخصی اصلاً خدا را نمی شناسد و شخصی صاحب قدرت و ثروت می باشد و این فرد به کسی وامی داده و وام گیرنده نمی تواند قرض او را برگرداند. وام گیرنده می تواند او را به زندان بیاندازد و او را شلاق بزند ولی دلش برای او می سوزد و او را می بخشد. و بعد از مدتی وام دهنده می میرد. داوری خداوند شروع می شود. و خدا این دلسوزی شخص را بیاد می آورد و تصمیم می گیرد به همانطور که این شخص گناه وام گیرندۀ خود را بخشید گناه او را ببخشد و قربانی عیسی را برای او در نظر بگیرد و او را رستاخیز بدهد.
بنابراین یک شخص مسیحی آزاد است که تصمیم بگیرد که یک گناهکار را که طلب بخشش نکرده است نبخشد و در نهایت عدم بخشش برای او هیچ ثمری و ضرری ندارد و هم اینکه او آزاد است که طبق پیشنهاد خداوند گناهکار بی توبه را ببخشد و ثمره ای نیکو از خداوند بدست بیاورد.
موضوع در رابطه با محبت در کتاب مقدس هم به همین شکل می باشد. یعنی برخی افراد هستند که شایستۀ محبت هستند و انسان بطور طبیعی مایل است که برای آنها به دلایل گوناگون خدمتی انجام بدهد که کاری پسندیده و واجب است. برخی افراد هم هستند که ما اصلاً برای اولین بار به آنها بر می خوریم و می بینیم که نیاز به کمک و محبت دارند، در کتاب مقدس در این شرایط محبت کردن را برای اشخاص مسیحی یک وظیفه می داند. ولی گاهی هم انسان هایی وجود دارند که به شما ثابت شده است شایستگی محبت شدن را ندارند و یا شما را در خطر می اندازند ( هر نوع خطری، مثل فساد، فحشا، خطر جانی و …) و شما بعنوان یک مسیحی موظف نیستید که به آنها محبت نمایید و خداوند شما را آزاد می گذارد که خودتان تصمیم بگیرید و اگر می خواهید به آنها هم محبت بنمایید و حتی اگر با نیت خیری این کار را بکنید خدا نیت نیک شما را فراموش نمی کند و حاضر است که عوض آن نیت خیر به ما پاداش بدهد.
حالا سؤال اینست که محبت و خدمت به دیگران چه چیز می باشد و چه مفهومی دارد. آیا محبت به دیگران یعنی اینکه اگر کسی چیزی از ما خواهش کرد ما باید خواهش یا خواستۀ او را برآورده کنیم تا بدین شکل به او محبت کرده باشیم؟ مثلاً عیسی گفت به دشمنان خود محبت نمایید. «اما من به شما میگویم كه دشمنان خود را محبت نمایید …»(متّی ۵ :۴۴). آیا عیسی به گرگان درنده ای که به گله اش حمله می کنند باید یک گوسفند پیشکش کند؟ جواب معلوم است.
بنابر این محبت کردن به دیگران به این مفهوم نیست که هر شخص هر وقت از ما هر چیزی خواست ما باید خواسته اش را برآورده کنیم. بلکه ما موظفیم چیزی را که او طلب می کند با معیار های کتاب مقدس بسنجیم و ببینم که آیا با آنها مغایرتی دارد یا نه؟ آیا با در اختیار گذاشتن محبت خود به او باعث نمی شویم که او اشتباه خود را اصلاح نکند؟ اگر احساس می کنیم که توقع آن شخص بی جاست و محبتی که ما به او می کنیم تأثیر مثبتی به بار نمی آورد، ما به عنوان یک مسیحی حتی موظف هستیم که خواستۀ او را بجا نیاوریم. و البته این موضوعی است که هر کس خودش باید در مورد آن تصمیم بگیرد.
ولی در کتاب مقدس تا آنجا که من متوجه شده ام سه چیز را خداوند در رابطه با محبت کردن حکم کرده است و آن غذا، لباس و نگهداری از بیماران است و در هر شرایطی بدون چون و چرا وظیفۀ هر مسیحی می باشد که در حد توانش به دیگران  کمک کند. برای چیزهای دیگر من حکمی نمی شناسم و بقیۀ امور بر مبنای اصول کتاب مقدس باید رفتار شوند و شخص با تکیه بر فهم خود و وجدان خود باید تصمیم بگیرد.
گاهی محبت به یکی می طلبد که شخص را بگذاریم در شرایط سختی که قرار گرفته باقی بماند و به این شکل او را متوجه اشتباهاتش بکنیم. در این گونه مواقع برای مسیحیان دلسوز کار خیلی دشوار است و در حالی که در دلشان ناراحتند، مجبورند خود را کمی کنار بکشانند. مثل پدری که باید برای درمان بیماری فرزندش یک مجموعه از تدابیر پزشکی را تحمل کند و پدر و مادر مجبورند که از خواست فرزندشان موقتاً دست بکشند ولی این کارشان به این مفهوم نیست که او را دوست ندارند بلکه برعکس.
مسیحیان موظفند تا جایی که می توانند باری بر دوش دیگران نباشند و کسانی که به این اصل بی توجهی می کنند از دید کتاب مقدس مورد سرزنش قرار می گیرند.
«ولی ای برادران، شما را به نام خداوند خود عیسی مسیح حكم میكنیم كه از هر برادری كه بی‌نظم رفتار میكند و نه برحسب آن قانونی كه از ما یافته‌اید، اجتناب نمایید.   ۷ زیرا خود آگاه هستید كه به چه قسم به ما اقتدا می‌باید نمود، چونكه در میان شما بی‌نظم رفتار نكردیم،   ۸ و نان هیچكس را مفت نخوردیم بلكه به محنت و مشقّت شبانه‌روز به كار مشغول می‌بودیم تا بر احدی از شما بار ننهیم.   ۹ نه آنكه اختیار نداریم بلكه تا خود را نمونه برای شما سازیم تا به ما اقتدا نمایید.   ۱۰ زیرا هنگامی كه نزد شما هم می‌بودیم، اینرا به شما امر فرمودیم كه اگر كسی خواهد كار نكند، خوراك هم نخورد.   ۱۱ زیرا شنیدیم كه بعضی در میان شما بی‌نظم رفتار میكنند كه كاری نمیكنند بلكه فضول هستند.   ۱۲ اما چنین اشخاص را در خداوند ما عیسی مسیح حكم و نصیحت میكنیم كه به آرامی كار كرده، نان خود را بخورند.   ۱۳ اما شما ای برادران از نیكوكاری خسته خاطر مشوید.   ۱۴ ولی اگر كسی سخن ما را در این رساله اطاعت نكند، بر او نشانه گذارید و با وی معاشرت مكنید تا شرمنده شود.   ۱۵ اما او را دشمن مشمارید بلكه چون برادر، او را تنبیه كنید.» (۲ تَسّالونیکیان ۳: ۶-۱۵)
همانطور که در آیات 11 تا 13 ملاحظه می کنیم افراد بی نظم می توانند سبب گردند که برادران از نیکوکاری خسته خاطر بشوند. بنابراین توصیه می شود که ضمن اینکه آنها را دشمن نمی داریم آنها را برای اصلاح کمی تنها بگذاریم و به درخواست کمک آنها که به دلیل بی نظمی خودشان است جوابی ندهیم. هر چند که درد آور است ولی بهتر است که اینکار را بکنیم تا او خودش را اصلاح نماید.
البته باید توجه داشت که بین برخی از افراد مسیحی روابط دوستانۀ عمیق تری وجود دارد و با همدیگر بده بستانهایی دارند و اگر در این مورد افراد برای همدیگر متقابلاً کارهایی انجام می دهند این مسئلۀ خودشان می باشد و کسی نمی تواند بر کار دیگران ایرادی بگیرد. ولی هم نباید انتظار داشت که دیگر مسیحیان  با آن شخص به همان روش عمل نمایند.
بنابر این محبت خود را از اهلش دریغ مدارید ولی مرزها و توانایی های خود را هم می توانید در نظر بگیرید و اگر کسی کاری برای دیگران می کند با شادی و رضای خاطر باشد.مشاركت در احتیاجات مقد‌ّسین كنید و در مهمانداری ساعی باشید …(رومیان ۱۲:‌ ۱۳ ) و … اگر ممكن است بقدر قو‌‌ّۀ خود با جمیع خلق به صلح بكوشید. (رومیان ۱۲:‌ ۱۸)
author

This post was written by: Author Name

Your description comes here!

Get Free Email Updates to your Inbox!

ارسال یک نظر

CodeNirvana
© Copyright ندای آزادی و اندیشه
Back To Top