ابراهیم رئیسی، کاندید پیشرو رقابتهای انتخاباتی با حسن روحانی، ممکن است رابطهی نوپای ایران و غرب را به خطر بیندازد.


ابراهیم رئیسی کاندیدای پیشرو تندروهای ایران برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری بسیاری را دچار این نگرانی کرده است که رابطهی نوپا و آسیبپذیر ایران با غرب به خطر بیفتد.
قاضی و روحانی ۵۶ ساله روز جمعه برای انتخابات ۱۹ ماه مه ثبت نام کرد و نامزدی وی از سوی سرمایهگذاران و دیپلماتهای غربی که نگران بازگشت تندرها به قدرت و به خطرافتادن قرارداد هستهای ۲۰۱۵ با قدرتهای جهان و تلاشهای مبنی بر گشایش تجاری، با دقت زیر نظر گرفته شده است.
تا کنون، رئیسی نشانهای از نظرات خود دربارهی سیاستهای خارجی ابراز نکرده و اظهارات خود را به سخنان مبهم و قابل حدس محدود کرده است.
وی روز جمعه گفت «روابط ما با همهی کشورها به جز رژیم اشغالگر اسرائیل، ادامه خواهد داشت، اما به شرط احترام».
تحلیلگران میگویند رئیسی به ولی فقیه آیتالله علی خامنهای بسیار وفادار است، به این معنا که وی به احتمال زیاد از ایجاد ارتباط با غرب خودداری خواهد کرد اما قرارداد هستهای، که مورد تأیید رئیس وی بوده را حفظ خواهد نمود.
علی واعظ، تحلیلگر ایران در گروه بینالمللی بحران گفت «وی هیچ تجربهای در سیاست خارجی ندارد، بنابرین در اوایل کار میبایست از استراتژی عظمای حفظ قرارداد هستهای پیروی کرده و مسؤولیت هرگونه سرپیچی از آن را به گردن ایالات متحده بیندازد».
رئیسی در سنگر محافظهکاران است و به عنوان دادستان کل، مدیر صدا و سیما و دادستان دادگاه ویژهی روحانیت خدمت کرده است.
گزارشهای مطبوعاتی حاکی است که وی اخیرا به مقام «آیتاللهی» ارتقا یافته است.
پدرزن وی در مشهد، امام جمعه است و هر دوی ایشان از اعضای مجلس خبرگان به شمار میروند که ولی فقیه بعدی را انتخاب خواهد کرد، مقامی که شایع است خود رئیسی نیز برای خود در نظر دارد.
احتمال اندکی دارد که وی از محدودیتهای اجتماعی بکاهد و یا رهبران مخالفان که از سوی محافظهکاران «فتنه» نامیده میشوند و از ۲۰۰۹ تا کنون در حصر به سر میبرند را آزاد کند.
وی در ۲۰۱۴ گفت «سیستم اسلامی با سران فتنه رأفت برخورد کرده است. کسانی که هواخواه سران فتنهاند بدانند که ملت بزرگ ایران هرگز این بیعدالتی عظیم را فراموش نخواهد کرد».
حائز اهمیت است که در مارس ۲۰۱۶ خامنهای وی را به تولیت آستان قدس رضوی منصوب کرد که بنیادی است با چند قرن سابقه و بر ادارهی حرم امام رضا در مشهد نظارت دارد، و به این ترتیب وی را در تقاطع قدرت سیاسی، مذهبی، و اقتصادی قرار داد.
این بنیاد سالانه میزبان ۲۰ میلیون زائر است و تبدیل به مجتمعی که در زمینههای مختلف کشاورزی و دامداری تا کارخانههای برق و دلالی و شرکتهای اینترنتی فعالیت دارد.
یک سؤال عمده این است که چرا رئیسی که هوای ولایت فقیه در سر دارد میخواهد خطر کرده و در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند.
یکی از دیپلماتهای غربی به شرط محفوظ ماندن نام خود گفت «اگر ببازد، به موقعیت وی آسیب خواهد خورد، و به نظر میرسد این تصمیم، ریسک بزرگی باشد».
«از این گذشته، همهی روسای جمهور با انتقادهای بزرگ ولی فقیه روبرو میشوند – سیستم اینطوری تنظیم شده – پس چرا خود را در این موقعیت قرار میدهد؟»
ریاست جمهوری ممکن است قدمی به بالای نزدبان قدرت به نظر برسد – همچنان که برای خامنهای در دههی ۱۹۸۰ بود.
وائز گفت «اما اگر به رقیب خود ببازد، که در جانب اعتدالیون رقیبی ندارد، از اعتبار مدیریتی بینظیری برخوردار است، سرنوشت صعود رئیسی به قلهی قدرت، زیر سوال خواهد رفت».
در حال حاضر، رئیسی بر اقتصاد داخلی تمرکز کرده است و بر زمینههای محافظهکاری در میانه فقرا و رأیدهندگان مذهبی تکیه میکند.
وی هنگامی که قصد خود به شرکت در انتخابات را اعلام کرد گفت «علیرغم چهار دهه از قدرت سیستم اسلامی و دستاوردهای بسیار، مردم همچنان از مشکلات مزمن رنج میبرند».
نرخ دوازده درصدی بیکاری و میزان ناچیزی سودی که از قرارداد هستهای به چشم میآید نقطهی ضعف روحانی به شمار رفته است.
حمیدرضا ترقی از اعضای حزب ائتلاف اسلامی محافظهکار گفت «شیوهی زندگی رئیسی فروتنانه است و وی به طور منظم با طبقهی سوم جامعه دمخور است، در حالی که آقای روحانی شیوهای اشرافیتر و روحیهای راحتطلبتر دارد».
مخالفان وی، تحت تأثیر این تعاریف قرار نمیگیرند.
سعید لیلاز از اقصتاددانان اصلاحطلب تهران میگوید «آقای رئیسی هیچ برنامهای برای ادارهی کشور ندارد. حتی «رئیسجمهور تندرو پیشین محمود) احمدینژاد بیش از وی تجربه داشت با وجود این تأثیر او در اقتصاد فاجعهبار بود».
البته احمدینژاد نیز در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده است.
ارسال یک نظر