روز نخل (عيد هوشيعانا)
انجیل متی 21: 4-9
و این همه واقع شد تا سخنی که نبی گفته است تمام شود، که دختر صَهیون را گویید، اینک، پادشاه تو نزد تو میآید با فروتنی و سواره بر حمار و بر کرّهی الاغ. پس شاگردان رفته، آنچه عیسی بدیشان امر فرمود، به عمل آوردند و الاغ را با کرّه آورده، رخت خود را بر آنها انداختند و او بر آنها سوار شد. و گروهی بسیار، رختهای خود را در راه گسترانیدند و جمعی از درختان شاخهها بریده، در راه میگستردند. و جمعی از پیش و پس او رفته، فریادکنان میگفتند، هوشیعانا پسر داودا، مبارک باد کسی که به اسم خداوند میآید! هوشیعانا در اعلی علیّین!
مسیحیان در سراسر جهان، از فردا یکشنبه وارد هفته ایی میشوند که موسوم است به هفته (رنج و جلال) هفته آخر زحمات مسیح که از روز ورود او به اورشلیم آغاز و تا یکشنبه رستاخیز او از میان مردگان ادامه مییابد. از بسیاری جهات این هفته بسیار مهم است، سرور ما مسیح، در آخر این هفته آموزه مهم عشاءربانی (شام خداوند) را از شاگردان میخواهد که به یادگار او بجا آورند، همچنین بسیاری از مثلهای حساس و ویژه او در این هفته بیان میباشد. مثله ایی نظیر: درخت انجیر، باغبانهای ظالم، ده باکره، پادشاهی که برای فرزندش جشن عروسی میگیرد، حکایت دو پسر و مثل قنطارها. همچنین تعلیم مربوط به آینده جهان و بازگشت مسیح در این هفته بیان میشود.
برای مسیح رفتن به اورشلیم پایان کار بود و او به خوبی میدانست در آنجا چه چیزی انتظارش را میکشید، اما نه سخنانش و نه اعمالش حاکی از ذرهایی ترس و بیم و خوف نبود، بلکه پیروزی مسیح در این هفته بسیار چشمگیر است. هنوز در دنیای ما هستند کسانی که فکر میکنند موت او آن هم بدانگونه روی صلیب، نشانهایی از خواری، ذلت و زبونی او است.
لطفاً انجیلهای خود را باز کنید و از فصل 21 انجیل متی به استقبالی که از او در اورشلیم میشود با دقت نگاه کنید. نه در تولدش و نه در هیچ مقطع دیگری، هیچ وقت از سمت قومی که آنها را انتخاب کرده بود تا سایر ملل را به واسطه آنها برکت دهد، چنین استقبال باشکوهی نشده بود. اما وقتی او به اورشلیم رسید و بساط صرافان و ....... را بر هم زد شرایط کاملا تغییر کرد.
بله اورشلیمیها و تمام یهودیان دیگری که برای ایام عید فصح در اورشلیم جمع شده بودند، در واقع میخواستند از وجود مسیح سوءاستفاده کنند و او را مستمسکی قرار دهند تا بهوسیله او سلطنت رومیها را بر خود خاتمه دهند، چون تفکرات آنها زمینی بود و فکر میکردند که ماشیح موعود، سلطنتی برای آنها برپا خواهد کرد که دیگر زیر دست رومیان نخواهند بود و اینجاست که همه چیز ناگهان عوض میشود، چون عیسی مسیح دنبال این نبود که پادشاهی زمینی برپا کند، بلکه پادشاهی که عیسی خداوند وعده آن را داده بود، پادشاهی بود، هست و خواهد بود که در قلبهای ما مستقر است. بیجهت نیست که یوحنا مینویسد نور در تاریکی میدرخشید ولی تاریکی آنرا در نیافت.
شما برادر و خواهر ایماندار نیز اطمینان داشته باش این دنیا تو را روی سرش نخواهد گذارد، همانطور که مولای ما، عیسی خداوند نیز متعلق به این دنیا نبود، ما هم تعلقی به این جهان تاریک نخواهیم داشت، هر چند در این دنیا زندگی میکنیم. اصولاً زندگی مسیحی یعنی همین که در عین زحمات، جفا و رنجها اما قلبهایمان پر از شادی و آرامش و برکت است، بقول پولس رسول در رساله به اول قرنتیان 6: 10 "چون محزون، ولی دائماً شادمان؛ چون فقیر و اینک، بسیاری را دولتمند میسازیم؛ چون بیچیز، امّا مالک همه چیز."
ورود مسیح به اورشلیم به همراه کره الاغی است چرا؟ مردم آن موقع میدانستد که اگر مسافری غریب به سمت شهرشان بیاید و سوار بر اسب باشد میتواند حامل خبرهای بدی باشد، مثل جنگ. اما اگر سوار الاغ باشد و خرامان بیاید پس خبر صلح آمیزی به همراه دارد. عیسی خداوند، با آگاهی کامل خود را برای فصح، صلیب و قیام آماده کرده بود، او خود را به خیانت یهودا، بدخواهی قیافا، رییس کهنه و کاتبان و مشایخ قوم و نیروی جبارانه پنطیوس پیلاطس و یا حتی جبن، ترس و ضعفهای شاگردانش تسلیم ننمود. او تسلیم بلاشرط اراده پدر آسمانی بود، هر چند به مرگ سختی بر روی صلیب ختم میشد. مطمئن باشید شما هم اگر عمیقاً باور داشته باشد بهجز خداوند نیروی دیگری نمیتواند در زندگی شما حاکمیت یابد، بسیاری از ترسها و مشکلاتتان فرو خواهد ریخت.
در متی ۲۱: ۱۸ از گرسنگی و بازگشت او به شهر خبر میدهد! عیسی به تمامی استقبالی آنچنان باشکوه که در روز عید نخل از او کرده بودند، بیاعتنا بود. نه لقمه نانی و نه هیچ سرپناهی تا پسر خدا در آن قرار گیرد، به حقیقت که عیسی تنهاترین تنها در این جهان بود و بی جهت نفرمود: مرغان هوا را آشیانهها و روباهان را سوراخها است. اما پسر انسان را جای سر نهادن نیست.
و جالب است چنين شخصي، به غايت تنها شد در حضور روسا و در باغ جتسيمانی و بالاخره روی صليب، به نحوی که تنها همدمهای او در آخرين لحظات ۲ دزد و جانی بودند. اما او اينهمه تنهايی را تحمل کرد تا پس از رستاخيز مبارکش تا ابدالاباد همراه همه ما باشد.
شما میتوانيد با دعا، مطالعه کتاب مقدس، کار عظیم روح القدس در قلبهایتان و با ايمان به اینکه او بخاطر تمامی گناهان شما بر روی صلیب رفت و در روز سوم از مرگان قیام کرد، همين امروز عیسی را زندگی و قلب های خود بيابيد، چون مرگ و قبر قدرت آن را نداشت که او را در خود نگه دارد و او زنده شد و از ميان مردگان قيام فرمود که تا ابد همراه مومنينش باشد و بعد از چندی به آسمان صعود نمود و روزی برخواهد گشت تا تمامی مرگان و زندگان را داوری کند.
زنده شد، عیسی و برخواست از میان مردگان زنده جاوید شد، عیسی خداوند جهان
خداوند شما را برکت دهد

This post was written by: Author Name
Your description comes here!
Get Free Email Updates to your Inbox!
on ۱۳۹۶ فروردین ۲۰, یکشنبه
ارسال یک نظر